خبر مرگ او را کدام راوی و کی و کجا به ما خواهد داد؟ آنان که رفته‌اند، چه شدند؟ قهوه‌خانه جا دارد؟ رختخواب داری؟

در آذر ماه ۱۴۰۳، با افتخار اپیزود هفتاد و سوم، داستان اتوبوس شمیران نوشته خانم گلی ترقی رو تقدیم حضور شما عزیزان می‌کنم. پاینده باشید و شاد.

پیش‌تر هم از محمد محمدعلی خوانده بودیم. این بار هم از کتاب از ما بهتران، نوشته‌ی این نویسنده‌ی فقید، داستان واقعی قاسم شرط‌بند را تقدیم حضور می‌نمایم. یادش گرامی.

از مجموعه آتقی جناب احمد افقهی، داستانی دیگر را پیشکش به وجود مبارک شما می‌نمایم. به یاد همه عزیزان درگذشته. چه جوان و چه پیر.

از کتاب وغ وغ ساهاب نوشته.ی صادق هدایت و مسعود فرزاد با نام‌های مستعار یأجوج و مأجوج یک قضیه با نام داستان باستان را تقدیم حضور شما عزیزان می‌کنم. قصه‌ی دلدادگی کنسول ارمنستان و دختری ایرانی. شاید پاسخی بر عشق خسرو به شیرین!

سلام. اینجا رادیو داستان است و من بهنام درخشان، قصه‌خوان داستان‌های کوتاه، براتون قصه می‌خونم تا ساعتی از این دنیای سخت، آسوده و دور باشیم. ممنونم که می‌شنوید. لینک حمایت ارزی از رادیوداستان https://www.paypal.com/pools/c/97T8unfgps روزگارتون شاد باشه.

آه ای عشق و امید! ای فاتح! فتح کن قلعه‌ی فولاد دلم با افتخار شماره شصت و هشتم رادیو داستان، داستان فاتحان، نوشته‌ی سارا خسروآبادی تقدیم حضور شما عزیزان می‌شود. لینک حمایت ارزی از پادکست رادیو داستان: https://www.paypal.com/pools/c/97T8unfgps

چون شرر، چشم به ذوق چه‌ گشایم؟ بیدل! من که انجامِ نفس دارم و آغازِ نگاه بیدل دهلوی شماره‌ی شصت و هفتم، پیشکش به پیشگاه بلند شما. ممنونم که می‌شنوید.

به قسمت راضیم ای سنگدل دیگر چه می خواهی؟ خمار بی شراب از من، شراب بی خمار از تو صائب تبریزی شماره‌ی شصت و ششم، پیشکش به پیشگاه بلندتان. ممنونم که می‌شنوید.

میانه را گرفتن، در زمانه‌ای که به کمرمان زده‌اند... شماره‌ی شصت و پنجم، پیشکش به پیشگاه بلندتان.

از آسمان بارید یا از زمین جوشید این دام‌های بلا که گرفتارمان کرده؟ فقط کسی نفهمد. شماره‌ی شصت و چهارم، پیشکش به پیشگاه بلندتان.

از خاکستر به خاکستر؛ از خاک به خاک؛ این میان، الماس‌ها را دیدی؟ شماره‌ی شصت و سوم، پیشکش به پیشگاه بلندتان.

انسان علیه السلام روایت زندگی این روزهای ما است. به همین سادگی. رادیو داستان اپیزود شصت و دوم: انسان علیه السلام نوشته‌ی محمد قدیمی قصه خوان: بهنام درخشان

انقلاب که شد، همه چیز به هم ریخت. نه ما با اینها می ساختیم و نه اینها با ما. رادیو داستان اپیزود شصتم و یکم: تیمسار نوشته‌ی احمد افقهی قصه خوان: بهنام درخشان

فریاد هم که بزنیم، اگر از بالکن خانه باشد، تا سر خیابان بیشتر نمی‌رود.

اپیزود پنجاه و نهم - الگوریتم ساده‌ی یک قتل - احمد افقهی

اپیزود پنجاه و هشتم - چموش - احمد افقهی

اپیزود پنجاه و هفتم - برهنه - احمد افقهی

شرخر، روایت حکایتی از کارکرد و نفوذ اشرار است در یک برهه تاریخ ما. این طبقه، پیش‌تر هم فعال بوده‌اند تا امروز و شوربختانه تا فرداها. مگر روزگاری قدرت قانون، فرای هر کس و هر چیز قرار گیرد و آرام آرام، اینان در مدنیت جامعه، حل شوند. به امید آن روز.

درود به دوستان ارجمندم. در سال تازه برای این که بیشتر بتوانم در خدمت باشم، داستان‌های کوتاه انتخاب کردم. امیدوارم بپسندید.

با درود و ادب به پیشگاه یاران رادیو داستان، اپیزود پنجاه و چهارم رادیو داستان، قصه ی شهری چون بهشت، نوشته خانم سیمین دانشور، پیشکش به پیشگاه بلند شما می گردد. پاینده باشید و شاد و آزاد

با درود و احترام. اپیزود پنجاه و سوم رادیو داستان با افتخار پیشکش می‌شود به پیشگاه بلند شما عزیزان. سپاسگزارم که می‌شنوید.

با ادب و احترام، اپیزود 52 رادیو داستان به پیشگاه بلند شما عزیزان پیشکش می‌شود. ممنونم که می‌شنوید. لطفا ما را در کست باکس و اینستاگرام و توییتر و یوتوب دنبال بفرمایید. اگر دوست داشتید در حامی باش از رادیو داستان حمایت بفرمایید.

داستان ساکسیفون از مجموعه آثار جناب احمد افقهی، با مساعدت و عنایت دوست ارجمندم، از بلاد خارجه، بارگذاری شد. از ایران سخت شده و ناشدنی. اگر توانستید به کست باکس تشریف بیاورید. شاد و آزاد باشید.

با مساعدت و عنایت دوست ارجمندم، از بلاد خارجه، بارگذاری شد. از ایران سخت شده و ناشدنی. اگر توانستید به کست باکس تشریف بیاورید. شاد و آزاد باشید.

در زمستان 1401، با همه دردمندی و پس از مدت‌ها، فرصت آن شد که داستانی دیگر با شما عزیزان بخوانیم. تنها راه حمایت از رادیو داستان سایت حامی باش است. اپیزود تازه، پیشکش می‌گردد به محضر مبارک شما سروران، همچنین زنده‌یاد شاهد سلطانی آزاد عزیز و نیز زنان آزاده و دلیر ایران‌زمین.

در امرداد 1401 داستانی از صادق چوبک تقدیم شما عزیزان. ممنونم که می‌شنوید و حمایت می‌کنید.

پس از مدتی وقفه، اپیزود چهل و هفتم رادیو داستان با افتخار تقدیم پیشگاه والای شما می‌شود.

در آذرماه 1400، دو داستان از آقای هوشنگ مرادی کرمانی خواندم. شب‌های بلند عمرتان، روشن. موسیقی استفاده شده، از آثار استاد شادروان فرامرز پایور است.

قسمت دوم و پایانی داستان خروس، نوشته‌ی آقای ابراهیم گلستان، تقدیم شما دوستان گرامی. این داستان مناسب نوجوانان نیست. ممنونم که می‌شنوید.

در اپیزود چهل و چهارم به سراغ ابراهیم گلستان رفتیم. همزمان با انتشار این اپیزود، آقای گلستان، وارد صد سالگی می‌شوند. تن‌شان سلامت باد. تن‌تان سلامت باد. ممنونم که می‌شنوید.

در بیست و هفتم شهریور 1400 اپیزود 43 رادیو داستان، به جن و پری می‌پردازد و به از ما بهتران در ادبیات. با حضور استاد مسعود بربر و قصه‌هایی از محمد محمدعلی و محمدرضا صفدری.

در اپیزود چهل و دوم رادیو داستان، داستان‌های "پیشنهاد منطقی و "دیگر کسی صدایم نزد" از جناب آقای امیرحسن چهل‌تن، تقدیم حضور شما عزیزان می‌شود. موسیقی استفاده شده در این اپیزود، از آلبوم "به یاد عارف" زنده یادان محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان انتخاب شده.

داستان راه بازیافته از مجموعه داستان تقاطع، نوشته‌ی آقای امیرحسین روحی، انتشارات امیرکبیر در سال 1354، در اپیزود چهل و یکم رادیو داستان، تقدیم شما باد. لطفا در کست باکس، اینستاگرام و توییتر از دیدگاه خود، آگاهم نمایید.

احمد اعطا، با نام هنری احمد محمود از برجسته‌ترین نویسندگان ادبیات داستانی معاصر زبان فارسی است. در اپیزود چهلم، به سراغ این نویسنده توانمند رفته و داستانی از ایشان که چون همیشه فریاد عدالتخواهی و دوری از جنگ سر می‌دهد، تقدیم شما عزیزان می‌کنم.

قصه‌ی آقاولی. زعیمی که قاتل نشد.

در اپیزود سی و هشتم، دو داستان و افسانه کهن از کتاب "قصه‌های کتاب کوچه" تقدیم حضور عزیزان می‌گردد. ممنونم که می‌شنوید

این بار داستانی از شادروان غلامحسین ساعدی و تفسیری کوتاه

داستانی از خانم گلی ترقی عزیز. سومین قصه ای که از ایشان در رادیو داستان خوانده می‌شود. کتاب خاطره‌های پراکنده، رمان اتفاق، مجموعه 12 داستان برگزیدهو البته جایی دیگر را از ایشان بخوانید و غرق در معصومیت بشوید!

اپیزود سی و پنجم، داستان جشن کمپانی، روایت یک شب از ماجرای قرارداد تالبوت و جنبش تنباکو است که با قلم آقای مسعود بهنود نوشته شده و من، بهنام درخشان با معرفی کوتاه چند شخصیت تاریخی، در انتهای داستان، آن را برای شما روایت می کنم. ممنونم که می شنوید و حمایت می فرمایید.

بخش سوم و پایانی رمان شازده احتجاب نوشته شادروان هوشنگ گلشیری

قسمت دوم داستان شازده احتجاب با توصیف مرگ آغاز می‌شود و با آرزوی مرگ، پایان می‌پذیرد. شازده در نظاره‌ی سقوط خاندانش، همه چیز را به نابودی می‌کشد.

شازده احتجاب، حکایت ویرانی ست. پیشکش به شما قسمت یکم از سه قسمت داستان شگفت شازده احتجاب نوشته زنده یاد هوشنگ گلشیری. با انتخاب موسیقی از آثار احمد پژمان. در پایان قسمت سوم، به نقد و بررسی لایه های داستان خواهیم پرداخت. ممنونم که می شنوید و سپاسگزارم که با نوشتن دیدگاه و با حمایت مالی، مرا دلگرم می فرمایید.…

داستان به سبکی خیال، قصه ای پر غصه و واقعی از مردی که نخواست برای هیچ بجنگد

جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

چگونه زنم دم که هر دم به دم پریشان تر است این پریشان ما مولانا

شباهت عجیبی بین احساسات و آرزوهای قصه پردازان باستانی و ما مردم امروز ایران زمین هست. انگار گذر هزاران سال، آرزوهای ما را، خواسته های ما را تغییر نداده. دو قصه از قصه های کهن ایران زمین را که شادروان احمد شاملو در کتاب قصه های کتاب کوچه بازنویسی فرمودند، بشنوید. دیدگاه تان را لطفا برای بنویسید.